Monday, August 28, 2006
حس بودن و زندگی مدتی ست که جریانش را قوی تر کرده است. رخت بربستن احساساتی که بهایی ندارند و حضور ارزشهایی که تحول را معنا می دهند, زندگی را زیستن و تنها برای زیستن
.
زندگی بهانه ای ست برای دوست داشتن. برای حضورو برای آنچه که پاکی احساسی لطیف می نامیمنش. زندگی گذر ما از کنار یکدیگر و احساس امنیت خاطر حضور آدمها با حضور کوچکشان است.
.
زندگی دیدن بهار است بعد از سالهای دوری.
.
زندگی صدای مادر است که باز مثل همیشه می گویدم : می دونستم که می تونی...