Saturday, October 01, 2005
اعتقاده که غيرت مياره ...اگه به چيزي اعتقاد داشته باشي و مورد تعرض قرار بگيره , غيرتي مي شي ...سر کارم , قراره هفته پرکاري باشه ... قراره حواسمو جمع کنم به کارم ...نمي شه آدم تو دنياي مدرن زندگي کنه ولي سنتي فکر کنه ...بايد حجم آرماتور و قالب و بتن ماه قبل رو حساب کنم , با دقت که اشتباه نشه ...اگه آدم تو زندگيش اشتباه کنه چي ميشه؟ ...اصلا اجازه داره که اشتباه کنه يا نه؟ يا اصلا اين مسئله قابل اجازه دادن هست يا نه؟ يا اينکه اين حق منه که بتونم تو زندگيم اشتباه کنم؟ ... عدد ها با هم نمي خونه , گزارش روزانه با هقتگي با پيش بيني تناقض داره , کدومش درست تره؟ ... آدم وقتي ميفته تو تناقض چي کار بايد بکنه؟ کدومو انتخاب کنه؟ اصلا قراره که آدم همش انتخاب کنه؟ آخرش از کجا معلوم ميشه که کدومش درست بوده؟ ... عکس ها رو نگاه مي کنم ... مال سايته , بعضي هاش معلومه مال کجاست بعضي ها نه , ديدمشون ولي انقدر شبيه هم هستند که تشخيصش مشکله , بايد زير نويس بذارم براشون .... خاطره ها هم مثل عکسن ..بعضي هاشون واضحه , معلومه ...يه سري رو مي شناسم ولي زياد يادم نمياد...بد نيست واسه خاطراتم زير نويس بذارم ... برنامه زمانبندي بايد آپديت بشه ... گرچه هيچ وقت مورد استفاده قرار نمي گيره ...زده به سرم يه برنامه زمانبندي واسه خودم بنويسم ...يه تقويم بامزه گرفتم که جون مي ده واسه اين چيزا , ولي خوب چي توش بنويسم؟ .. دوست دارم واسه خودم عشقي زندگي کنم ... از اون طرف هم هر کاري که ميکنم 10 بار تو ذهنم انجامش مي دم ...با بچه ها حرف مي زنيم و مي خنديم...سر سوتي يکي از دوستا , حرصش گرفته , مي زنتم ...کلي مي خنديم ... مي شه به سوتي هاي زندگيم هم بخندم؟ چرا نمي شه! ...اصلا خداييش وقتي آدم مي خنده همه چي از ياد آدم مي ره , اينکه مثلا نگراني , کارت زياده نمي رسي , دوستتو نديدي يا هر چيز ديگه , ميشه به همه سوتي ها خنديد اونم از ته دل ... خيلي از کارام هول هولکيه ..همش مي ترسم وقت نشه , تمومش نکنم ...ولي خوب ظاهرا وقت هميشه هست , حالا اين کار تموم بشه يکي ديگه ضروع ميشه , اين همه عجله واسه چي ؟
دارم پرينت مي گيرم ...صفحه رنگي با کيفيت بالا يه کمي طول ميکشه , به پرينت ها نگاه نمي کنم , تموم که ميشه مي بينم خراب شده , جوهر پس داده...جو هره قديمي بوده کثافت زده به پرينتر ...خوب ديگه بعضي وقتها اينجوري ميشه , اون وسطها يه چيزي پيدا مي شه که پس بده و گند بزنه به همه چي ... ولي خوب ميشه جوهره رو عوض کرد...يا اصلا ميشه پرينت رو با پرينتر ديگه گرفت , کار راحتيه ...گزارش اين ماه هم تموم ميشه ..حالا امروز يا فردا ...رفت تا ماه بعد و گزارش بعدي.. اين ماه زندگي من هم گذشت ...تا ماه بعد و گزارش بعدي ...گزارشي که روزهاي زندگيمه , حتي اگه يه صفحه هاييش هم جوهر پس بده ...