Saturday, June 04, 2005
به رضا براي قلبش كه تير مي كشيد و صدايش كه مي لرزيد وقتي تمام شب با من در جستجوي رد پرواز كلاغ سياه بود.
به شيرين, ليلا, آذر, خورشيد و حسين كه با من تمام شب به دنبال كسري مي گشتند كه ديگر نبود.
خواب مي ديدم. خواب مي ديدم كه بيدارم و به تماشاي بازي كودكانهُ چهاربچه شيطان و بازيگوش نشسته ام.
چقدر آشنا بودند اين چهاربچه كه كودك شده بودند.صداي خنده هايشان تا آسمان مي رسيد
ليلا و شورين و آذر ومن گرد هم روي زمين نشسته بودیم و يك قل دو قل بازي مي كردیم. بازي مي كردیم و مي خنديدیم
.شورين موهايش را كوتاه كوتاه كرده بود و آذر هم ديگر دستش در گچ نبود. ليلا به شروین غر مي زد كه موقع بازي نبايد سيگار بكشد. من بي توجه به او سنگها را تند و تند از روي زمين جمع مي كردم
.چقدر صداي خنده هاشان بلند بود. انگار هيچ صداي ديگري در جهان نبود به جز اين خنده ها. پژواكش تا آسمان مي رسيد
آذر گفت حالا اين سنگهاي گرد و صيقلي را از كجا آورده اي؟
من جواب دادم: س مثل سوسك است. س مثل سليطه . س مثل سرحال. همه را از يك سوسك سليطهُ سرحال كش رفته ام.
شورين قهقه زد كه س مثل صيقلي است. من شدم نوزده.
ليلا گفت: س اول سادگي است.من خنده زدم كه س اول سرآهو هم هست. سرآهو هم آخر سادگي است
.آذر مبهوت مانده بود.گفت: مگر زده به سرتان ؟ س اول سفر است. س اول ساز.
من خنديدم و گفتم: س اول سراب است, سراب هم آخر سوتي. سوتي هم سور و سات ماست
ليلا نگاه كرد و لبخند زد س اول سبز است. س اول سرودن.
شورين برخاست و گفت: س هاي هفت سين سيصد سال آينده سلسلهُ آهوان مهيا شد.خنده. خنده . خنده
يك لكهُ نور در وسط آسمان تابيد و درخشيد و رفت تا ته افق.
سكوت.
سكوت.
سكوت.
سرد شد.
يك خط سياه سرد ساكت از وسط آسمان كشيده شد و رفت تا ته افق.
سكوت.
سكوت.
سكوت.
سردتر شد.
من گفتم: س اول سردرد است. بجنبيد يك بازي ديگر پيدا كنيم.
شورين و آذر و ليلا به چشمان من خيره شدند.
سياه بازي بود... اين را من گفتم و همه زدند زير خنده.
حالا چه كنيم؟
در دوردست, ته افق, يك جاي دور صداي پرنده اي آمد.
سرد سرد سرد شد.
همه انگشت اشاره بر زمين گذاشتند.من گفتم: س اول سه كردن است.
بچه های عزیز ! ميز و ليلي و آينه و سامان كه نمي پرند
يك بازي ديگر بكنيم...
تازه كلاغ پر مال كلاغ هاست.
كلاغ ها مي پرند.
...
كسي چهار بچه را صدا زد.
گفت آهاااااااااااي ملت! كلاغ پريد.
من گفتم ديديد گفتم. ما كه نمي توانيم بپريم.
س اول سوختن است.
كلاغ برد. ما سوختيم.